۲-۱-۷-۳- نظریه حل مسایل شناختی

 

طرفداران این نظریه اعتقاد دارند آموزش مهارت های حل مسایل شناختی در روابط بین فردی به کودکان باعث می شود آن ها بتواننداز رفتار های …خود دا ری کنند و یا آنکه آن را کاهش دهند تحقیقات نشان می‌دهد مهارت های حل مسایل شناختی در کودکان که رفتار اجتماعی مثبت از خود نشان می‌دهند متفاوت از کودکانی است که رفتارهای منفی مثل( رفتار های ضد اجتماعی، عدم توانایی در مقابله با ناکامی و ارتباط ضعیف با گروه همسالان) را از خود نشان می‌دهند هدف از مهارت های حل مسایل شناختی در روابط بین فردی این است که ‌به این کودکان آموزش داده شود تا بتوانند ابتدا در مقابل یک مسئله به راه حل های مختلف بپردازند و سپس عواقب و نتایج حاصل از هر کدام از راه حل ها را پیدا کنند و بهترین راه حل را انتخاب کنند. برای آموزش این مهارت ها از روش های مختلفی چون با صدای بلند فکر کردن ، اجرای نقش ها و…. استفاده می‌گردد تحقیقات نشان می‌دهد که کودکان سنین پیش دبستانی که این مهارت ها را آموزش دیده اند در مقابل کودکانی که این مهارت را آموزش ندیده اند بهتر می‌توانند با مشکلات زندگی روز مره مقابله کنند آن ها بهتر می‌توانند از طریق یاد گیری در نظر گرفتن راه حل های مختلف را برای یک مسئله یا ناکامی مقابله کنند و هر زمان که به اهداف نمی رسند و ناکام می‌شوند از ابراز هیجانات شدید و پرخاشگری خودداری کنند(سعادتمند،۱۳۹۱).

 

۲-۱-۷-۴- نظریه هوش چند بعدی

 

برخی از محققان معتقدند هوش از ابعاد گوناگونی تشکیل شده است و به هوش بین فردی و هوش درون فردی اشاره می‌کند. نطریه های ترکیبی هوش عاطفی نیز ‌به این دو دسته اشاره می‌کنند. هوش بین فردی عبارت است از توانایی درک احساسات خواسته ها و تمایلات دیگران. هوش درون فردی عبارت است از: توانایی درک احساسات عواطف و خواسته های خود دانیل گوتمن معتقد است که فردی هوشمند است که می‌تواند هیجانات و عواطف مثبت خود و دیکران را بشناسد و از آن ها برای رسیدن به اهداف مثبت استفاده کند. در آموزش های مهارت های زندگی به کودکان آموزش داده می شود که بتوانند هیجان و عواطف خود و دیگران را شناسایی و بین آن ها تعادل برقرار کنند.(خدابخش کولایی،۱۳۸۷).

 

۲-۱-۷-۵- نظریه خطر و جهندگی

 

نظریه خطر و جهندگی سعی می‌کند که ‌به این موضوع بپردازد که چرا بعضی از مردم در مقابل تنبدگی بهتر از دیگران پاسخ می‌دهند؟

 

این نظریه معتقد است که یک سلسله از عوامل درونی و بیرونی وجود دارند که که فرد در مقابل عوامل تنیدگی زای اجتماعی، اضطراب و مورد سوء استفاده قرار گرفتن حمایت می‌کنند اگر کودک دارای عوامل حمایت کننده قوی باشد می‌تواند در مقابل رفتار نا سالم از خود مقاومت نشان دهد که معمولا” از این عوامل تنیدگی زا حاصل می‌گردند. عوامل حمایت کننده ی درونی عبارتند از حرمت به خود و منبع درونی کنترل. عوامل بیرونی عبارتند از حمایت های اجتماعی که کودک از خانواده و اجتماع دریافت می‌کند(لاتر و زیگلر، ۱۹۷۰). عواملی که باعث رهایی کودکان از عوامل تنیدگی زا می‌شوند عبارتند از صلاحیت های اجتماعی، مهارت حل مسأله، احساس مستقل بودن و احساس هدفمند بودن. اگر چه محیط اجتماعی این کودکان دارای عوامل تنیدگی زای فراوان می‌باشند، اما آن ها دارای کیفیت های حمایت کننده همچون ارتباطات حمایت گرانه انتظارات به جا و فرصت هایی برای روابط اجتماعی می‌باشند. که آن ها را در مقابل این عوامل تنیدگی زا ی اجتماعی حمایت می‌کنند برنامه های پیشگیری باید بتواند دامنه ی گسترده ای از این حمایت های بیرونی و درونی را برای کودکان فراهم کند. درک شکل و ارتباط کودک با محیط باید و اساس یک برنامه ی پیشگیری و مؤثر را تشکیل می‌دهد. نظریه خطر و جهندگی بخش مهم و اساسی مهارت های زندگی را فراهم آورده است، ‌به این ترتیب که مهارت های شناختی – اجتماعی، صلاحیت های اجتماعی و مهارت های حل مسئله واسطه های برای فشار(هم رفتار مثبت و هم رفتار منفی) هستند به عبارت دیگر برنامه ی مهارت زندگی ‌به این دلیل تدوین گردیده است که از عوامل مشکل ساز پیشگیری کنند (مثل رفتار های نابجای جسمی و طرد شدن اجتماعی) و باعث افزایش عوامل مثبت گردند (مثل رابطه سالم با گروه همسالان و سازگاری مثبت با محیط همسالان) اگر چه این عوامل مستقیما” منجر به رفتار نمی شود اما صلاحیت هایی را به وجود می آورند که واسطه هایی برای رفتار سالم هستند. برنامه هایی که مهارت های اجتماعی و هیجانی را به کودکان آموزش می‌دهند وبه آن ها کمک می‌کنند که پرخاشگری خود را کاهش دهند باعث افزایش نمرات درسی دانش آموزان می‌گردد و سبب می شود که آن ها ارتباط موثرتر و بهتری رابا مدرسه برقرار کنند بسیاری از عوامل خطر زا که سلامت کودک و نوجوان را تهدید مکند ( از قبیل بیماری روانی یکی از اعضای خانواده و تبعیض نژادی) خارج از محدوده بسیاری از برنامه های پیشگیری است. اما برنامه های مهارت زندگی می‌تواند این نوع بهداشت روانی را فراهم کند. بنا براین اجرای برنامه مهارت های زندگی می‌تواند به اهداف این نظریه کمک کند(نیک پرور فرد،۱۳۹۱).

 

۲-۱-۷-۶- نظریه ساخت گرایی روان شناسی

 

بر اساس این نطریه محیط یاد گیری ، نقش بسیار مهمی در جهت دادن به تحول کودک دارد. از طرف دیگر محیط یاد گیری تحت تاثیر یاد گیری های کودک و ارتباط او با دیگران قرار می‌گیرد دیدگاه ساختاری روانشناختی سه اثر اساسی بر روی مهارت های زندگی گذاشته است. یکی از آن ها این است که تأکید بسیار زیادی بر روی نقش ارتباط اجتماعی و همکاری کودک با گروه همسالان در یاد گیری مهارت ها دارد (خصوصاًً مهارت های حل مسأله) دومین اثر این است که نظریه ی ساخت گرایی روان شناختی معتقد است زمینه‌های فرهنگی نقش بسیار مهمی در انتخاب نوع مهارت های زندگی گه قرار است به کودک آموزش داده شود دارد در واقع کودکان از طریق ارتباطی که با جامعه و فرهنگ جامعه دارند، نوع محتوایی مهارت های زندگی مورد تدریس را تعیین می‌کنند و سر انجام اینکه، این دیدگاه معتقد است که رشد مهارت هایی که کودک از طریق ارتباطات خود با محیط اجتماعی یاد می‌گیرد هم کودک و هم محیط را تحت تاثیر قرار می‌دهد.(نیک پرورفرد،۱۳۹۱)

 

۲-۱-۸- فواید ‌و کاربردهای مهارت زندگی

 

۱ – نحوه کنار آمدن با انتظارات متفاوت خود، خانواده، همسر، فرزندان، دوستان، همکاران، فامیل وجامعه.

 

۲- روابط لذت بخش ورشد دهنده با امکانات، تکنولوژی و محیط زندگی .

 

۳- دفع فشارروانی ‌از طرف‌ محیط‌های متفاوت .

 

۴- سازگاری با مسائل اقتصادی ونیازهای معیشتی .

 

۵- مدیریت خانواده وتربیت فرزندان .

 

۶- تقویت اعتماد به نفس .

 

۷- رشد وتقویت عواطف واحساسات خود ودیگران .

 

۸- شناخت وکنترل هیجانات واحساسات خود ودیگران .

 

۹- تقویت مهارت‌های ارتباطی .

 

۱۰- تأمین سلامت جسمی ‌و بهداشتی روانی .

 

۱۱- رفع درگیری‌ها وتنش‌های درونی .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت